واقعیت علمی ابردزدی!
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۷۱۳۳۸
دکتر مجید علیآبادی، پژوهشگر برتر کشور در حوزه بارورسازی ابرها: عموماً متخصصان هواشناسی و اقلیم شناسی معتقدند گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی و برخی فعالیتهای انسانی نظیر مصرف بالای انرژی و آلودگی هوا و ذرات معلق عامل اصلی کاهش بارندگیها یا ناپدید شدن ابرها بودهاست که به نوعی به سازوکارهای چهارگانه ۱- افزایش دما ۲- مخلوطشدن با هوای خشک ۳- فرو رفتن هوا در ابر ۴- حرکت عمودی رو به پایین ابر یا اصطلاحاً DVM بهخصوص سازوکارهای اول و دوم اشاره دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کاهش بارشها در سال آبی جاری و متعاقب آن پخش تصاویری از ناپدید شدن ابرها بر فراز دریاچه ارومیه پرسشهای فراوانی را برای عموم مردم ایجاد کردهاست. از سوی دیگر کارشناسان و مسئولان مختلف اظهارنظرهای متفاوت و گاه متناقضی را بیان داشتهاند که بر ابهامات افزودهاست. «جوان» برای پاسخ به این پرسشها به سراغ یکی از اساتید دانشگاه رفته است. دکتر مجید علیآبادی، پزوهشگر برتر کشور در حوزه بارورسازی ابرها و عضو ۲ درصد برتر پژوهشگر دنیا در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ است. گزارشی که در ادامه میآید، به قلم ایشان نوشته شدهاست.
برای پاسخگویی دقیقتر به موضوع کاهش بارندگی و نسبت آن با دزدیدن ابرها یا عقیمسازی ابرها، ابتدا باید به فرایند ایجاد ابرها نگاه مختصری داشته باشیم.
فرایند طبیعی تشکیل ابرها
به طور کلی هوای اطراف ما به دلیل وجود دریاها و اقیانوسها، تبخیر آب از سطح خاک، تنفس موجودات زنده و سایر پدیدههای طبیعی و مصنوعی شامل مقدار زیادی بخار آب است. از آنجایی که هوای مجاور سطح زمین به دلیل تابش خورشید گرمتر از هوای لایههای بالاتر جو است، دارای دانسیته کمتری است و به طور طبیعی به سمت بالا صعود میکند. البته باید به این نکته توجه داشت که بخار آب با چشم قابلرؤیت نیست. هنگامی که این تودههای مرطوب به طور طبیعی بالا میرود، سرد شده و اصطلاحاً به نقطه شبنم رسیده و بخار آب موجود در آن میعان یافته و به صورت قطرکهای بسیارریزی در میآید که ما آن را به صورت ابر مشاهده میکنیم. به عبارتی ابرها عمدتاً از قطرهای بسیار ریز آب تشکیل شدهاند که در مجاورت هوا با رطوبت نسبی صددرصد قرار گرفتهاند. در دماهای بسیار سرد و ارتفاعات بالای جو، بخشی از این قطرکهای میتوانند به کریستالهای بسیار کوچک یخ نیز تبدیل شوند و شاهد تعادل ترمودینامیکی بین ملکولهای آب به صورت جامد، مایع و گاز باشیم.
فرایند ایجاد بارش از ابر
ابرها را میتوان به صورت کلی به دو دسته تقسیمبندی کرد. ابرهای «گرم» که دمای آنها بالاتر از صفر درجه سانتیگراد است و ابرهای «سرد» که دمای آنها کمتر از صفر درجه سانتیگراد است. در ابرهای گرم اگر قطرکهای بسیار ریز آب درون ابر به یکدیگر متصل شوند، قطرات درشتتری را تشکیل میدهند که نهایتاً به واسطه وزن خود سقوط کرده و شاهد بارش باران خواهیم بود. اصولاً به هم پیوستن قطرکهای ریز آب نیاز به هستههای میعان دارد که توسط آئروسلها (هواویزهای) موجود در جو تأمین میشود. انواع ذرات معلق در جو نظیر ذرات خاک رس، باکتریها، و نمکها میتوانند به عنوان هستههای میعان عمل کنند. این ذرات معمولاً به طور طبیعی در ابر موجود بوده یا میتوانند به صورت مصنوعی توسط عملیات بارورسازی ابرها، به داخل آن تزریق شوند.
اما برای ایجاد بارش در ابرهای به اصطلاح سرد، نیاز به هستههای یخی است. در این نوع ابرها، رطوبت ابر اطراف هستههای یخی که کریستالهای بسیار ریز یخ هستند، تجمع یافته و کریستالهای یخ طبق پدیدههای ترمودینامیکی نظیر پدیده برژرون رشدیافته و به اندازهای بزرگ میشوند که به واسطه وزن خود سقوط میکنند و به صورت برف بارش میکنند. البته به دلیل گرما در لایههای زیرین جو ممکن است ذوب شوند و آن را به صورت بارش باران مشاهده کنیم. در خصوص این نوع ابرها هم اگر تعداد هستههای یخی داخل ابر کمتر از مقدار مورد نیاز باشد، میتوان با عملیات بارورسازی ابرها، هستههای کافی را در منطقه دمایی مناسب برای ایجاد فرایند بارش به ابر تزریق کرد که برای این کار معمولاً از نانوذرات یدید نقره استفاده میشود.
آیا ابرها ناپدید میشوند؟
واقعیت این است که از نظر علمی همانطور که ابرها تشکیل میشوند، میتوانند ناپدید شوند و به عبارت عامیانه از بین بروند! ما در بسیاری از مواقع به طور طبیعی شاهد ناپدید شدن ابرها هستیم. مثلاً وقتی ابرهایی که از غرب کشور وارد میشوند از رشته کوههای زاگرس عبور میکنند و به داخل کویر مرکزی ایران وارد میشوند، مشاهده میکنیم که به مرور زمان تضعیف شده و حتی ناپدید میشوند. اگر بخواهیم به صورت دقیق و علمی صحبت کنیم، باید بگوییم که ابرها با چهار مکانیزم مختلف میتوانند ناپدید شوند که این مکانیزمها عبارتند از: ۱- افزایش دما ۲- مخلوطشدن با هوای خشک ۳- فرو رفتن هوا در ابر ۴- حرکت عمودی رو به پایین ابر یا اصطلاحا DVM که گاهی در شبها اتفاق میافتد.
محل مناقشه کجاست؟
از آنجایی که هر یک از چهار مکانیزم فوق میتواند ابرها را تضعیف و ناپدید کند، هر یک از عوامل طبیعی یا حتی مصنوعی که بتواند یکی از مکانیزمهای فوق را فعال کند، میتواند ابرها را ناپدید کند. البته باید توجه داشت هنگامی که یک ابر اصطلاحاً ناپدید میشود، ملکولهای آب درون ابر از بین نمیروند، بلکه در اثر تبخیر، به بخار آب تبدیل شده که دیگر قابلرؤیت نیست. این بخار آب میتواند با جریانهای جوی به نقاط دیگر یا ارتفاعات بالاتر منتقل شود و مجدداً ابر جدیدی در اثر میعان بخار آب تشکیل شود. اگر بخواهیم تمام اختلافنظرها را در خصوص قضایای اخیر و اظهارنظرهای ظاهراً متناقض را جمعبندی کنیم باید بگوییم که محل مناقشه واقعی اینجاست که آیا پیشرفتهای علمی برخی کشورها به جایی رسیدهاست که بتوانند یک یا چند مکانیزم از مکانیزمهای فوق را در یک منطقه کوچک یا یک منطقه وسیع فعال کنند؟
جمعبندی بررسی نظرات متخصصان و کارشناسان مختلف
اگر به اظهارنظرهای منتشرشده در روزهای اخیر توجه کنیم، متوجه میشویم که اغلب متخصصان بر مبنای علم و تخصص ویژه خود اظهارنظر کردهاند و به تخصصها و رشتههای تخصصی دیگر کمتر توجه داشتهاند که البته اغلب این اظهارنظرها نیز مطابق با اصول علمی تأییدشده بودهاست. عموماً متخصصان هواشناسی و اقلیم شناسی معتقدند گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی و برخی فعالیتهای انسانی نظیر مصرف بالای انرژی و آلودگی هوا و ذرات معلق عامل اصلی کاهش بارندگیها یا ناپدید شدن ابرها بودهاست که به نوعی به مکانیزمهای چهارگانه فوق بخصوص مکانیزمهای اول و دوم اشاره دارد.
این متخصصان معتقدند امکان فعالسازی عمدی هیچیک از مکانیزمهای فوق در منطقهای به وسعت دریاچه ارومیه یا مناطق وسیعی از کشور توسط فناوریهای روز دنیا وجود ندارد. از سوی دیگر برخی از مسئولان و بعضاً متخصصان برخی رشتههای دیگر دانشگاهی بر پایه آموختههای علمی خود معتقدند فعالسازی برخی از مکانیزمهای فوق بخصوص مکانیزم اول (افزایش دمای ابر) توسط فناوریهای روز امکانپذیر بوده و در شرایط فعلی محتمل است. البته برخی از این افراد در اظهارنظرهای خود به مباحث تخصصی هواشناسی و اقلیم شناسی گاهی بیتوجه بودهاند که باعث طرح انتقاداتی از سوی متخصصان هواشناسی و اقلیمشناسی شدهاست.
آیا پدیدههای جوی اخیر کاملاً طبیعی است؟
اگر بخواهیم منصفانه به موضوع نگاه کنیم، بحث گرمایش زمین، تغییر اقلیم و گسترش آلودگیها مهمترین عامل پدیده کم بارشی در ایران و بسیاری از دیگر کشورها بوده است و غیر قابل انکار است، اما از سوی دیگر باید پذیرفت فعالسازی برخی مکانیزمها مثل مکانیزم اول (افزایش دما) حداقل در یک منطقه محدود میتواند محتمل باشد و نباید با قاطعیت آن را مردود دانست، چراکه پیشرفتهای علمی در اینگونه فناوریها با توجه به رشد روزافزون آنها دور از ذهن نیست. تجهیزات الکترومغناطیسی ارسال امواج، دستگاههای یونیزاسیون جو و برخی دستگاهها و تجهیزات الکترونیکی دیگر میتوانند بهطور خواسته یا ناخواسته باعث افزایش دمای ابرها در جو شوند و این افزایش دما میتواند با تشدید افزایش دمای طبیعی، باعث کاهش قابلملاحظه بارندگیها شود.
اگر چه به نظر میرسد برای ایجاد چنین شرایطی نیاز به صرف انرژی بسیار بالایی است، ولی ممکن است راهحلهای کوتاهتری برای ایجاد این تغییرات به کمک انرژیهای طبیعی نظیر اغتشاش در لایه یونوسفر یا منابع دیگری هم موجود باشد. طبق اصول علمی پذیرفتهشده، افزایش دما و افزایش برخی آلایندهها و ذرات معلق در هوا میتوانند اثرات چشمگیری در کاهش بارندگیها داشتهباشند. نکته جالب اینجاست که کارایی موادی نظیر یدید نقره که به صورت مصنوعی ابرها را بارور میکنند نیز با افزایش دمای ۳، ۲ درجه سانتیگراد میتواند بیش از ۱۰ برابر کاهش یابد!
شمشیر دولبه فناوریها
اگر چه تاکنون فناوریهای مختلفی برای بهبود کیفیت زندگی بشر کشف و به کار گرفتهشدهاست، اما همواره این فناوریها توانستهاند به عنوان شمشیرهای دولبه به کار گرفتهشوند. فناوریهای تعدیل آب و هوا نیز از این قاعده کلی مستثنی نیستند. فناوریهایی نظیر بارورسازی کلاسیک ابرها با یدید نقره، دستگاههای یونیزاسیون جو و امواج الکترومغناطیسی میتوانند در صورتی که توسط افراد فاقد تخصص و تجربه به کار گرفتهشوند، اثرات بازدارندگی بر بارشهای طبیعی داشتهباشند. در تاریخچه علم تعدیل آب و هوا نیز گزارشهایی مبنی بر به کارگیری این فناوریها توسط ایالاتمتحده در جنگ ویتنام یا کوبا به چشم میخورد که مؤید استفاده خصمانه از این فناوریها برای تحت تأثیر قرار دادن کشورهای مقابل است که لزوم تأمل بیشتر در این خصوص را آشکارتر میسازد.
لزوم تشکیل یک مرکز تخصصی با بهرهگیری از کلیه متخصصان
از آنجایی که وقوع پدیدههای جوی بسیار پیچیده بوده و تابع عوامل بسیار زیادی میباشد که بررسی و اظهار نظر درخصوص آنها به علوم و تخصصهای مختلفی نیاز دارد، به نظر میرسد جهت جلوگیری از طرح سؤالات و ابهامات در ذهن مردم شایسته است، یک مرجع تخصصی در این خصوص با بهرهگیری از کلیه متخصصان دانشگاهی در رشتههای مختلف دانشگاهی نظیر هواشناسی، اقلیم شناسی، فیزیک، شیمی، هوافضا و مهندسی برق تشکیل شود و با بررسی همهجانبه موضوع و بررسی کلیه دادهها و مستندات و لحاظ کردن کلیه جوانب و احتمالات، نظریه نهایی کارشناسی و تخصصی به مردم منتقل شود. در این صورت کمتر شاهد ایجاد ابهام در میان مردم و پخش شایعات بیاساس خواهیمبود.
منبع: روزنامه جوان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: بارش باران پدیده های جوی فناوری هواشناسی و اقلیم شناسی مکانیزم های فوق بارورسازی ابر اظهار نظر بسیار ریز کاهش بارندگی طور طبیعی افزایش دمای سازی ابرها بارندگی ها افزایش دما برای ایجاد فناوری ها ذرات معلق ابر ها بخار آب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۷۱۳۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بهبود اقتصادی؛ از میدان «واقعیت» تا میدان «تصویر»
در سالهای اخیر و پس از پایان ظرفیت پروژه جنگ اقتصادی در فضای واقعیت اقتصاد ایران، آمریکاییها به دنبال تشدید اثرات تحریم در فضای ذهنی اقتصاد یا به تعبیری «فرا اقتصاد ایران» بودهاند.
به گزارش ایسنا، محمد اسکندری، کارشناس رسانه در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: رهبر معظم انقلاب اسلامی طی یک دهه گذشته با یک نگاه راهبردی تلاش داشتهاند تا حمایت از تولید داخل و رونق اقتصادی را به «گفتمان غالب» کشور تبدیل کنند. در راستای دستیابی به این هدف که تحقق آن میتواند «قدرت ملی» را دستخوش یک تحول شگرف کند عمدتاً - و البته بدرستی - راهکارهای اقتصادی مورد توجه بوده است. با این حال به نظر میرسد که یکی از ابعاد مغفول در زمینه دستیابی به هدف مهم «جهش تولید» آن هم در چهارچوب بهرهگیری از مشارکت مردم، «بر ساختن سیمای اقتصاد ایران» است.
واقعیت آن است که کشور ما طی چهار دهه گذشته تحت فشارهای اقتصادی رقبا و دشمنان خود قرار داشته است، با این حال در یک دهه گذشته عملاً ما درگیر یک «جنگ تمام عیار اقتصادی» بودهایم. هدف اصلی این جنگ، فروپاشی اقتصاد ایران و به تبع آن افزایش فشارهای مردمی به حاکمیت و در نهایت تسلیم شدن نظام در برابر زیادهخواهیهای دشمن است. فراموش نمیکنیم که وزیر خارجه وقت آمریکا پیشتر به صراحت گفته بود: «ایران اگر میخواهد مردمش غذا بخورند باید به حرف آمریکا گوش کند!»
با این حال به نظر میرسد جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران دو رکن اساسی دارد؛ رکنی در واقعیت اقتصاد ایران و رکنی در تصویر اقتصاد ایران. در عرصه واقعیت اقتصاد ایران باید گفت آمریکاییها تقریباً تمامی تیرهای در چنته خود را به سمت اقتصاد ایران پرتاب کردهاند و اگر جرمی هم باقی مانده است که در این جنگ نامشروع مرتکب نشدهاند به این دلیل است که توانایی ارتکاب آن را ندارند. به اذعان خود آمریکاییها ایران اکنون در عرصه صنایع دفاعی، هستهای، انرژی، بانکی، کشتیرانی، تجارت بینالمللی، بیمه، فلزات، معادن و حتی تبادلهای علمی و... تحریم است و تقریباً آنها هدفی برای تحریم در ایران باقی نگذاشتهاند. اما با وجود تمام این تحریمها، هدف اصلی تحریم که فروپاشی اقتصاد ایران بوده محقق نشده است. البته این سیل تحریم برای کشور هزینهها و فرصتهایی با خود به همراه آورده است.
اما در سالهای اخیر و پس از پایان ظرفیت پروژه جنگ اقتصادی در فضای واقعیت اقتصاد ایران، آمریکاییها به دنبال تشدید اثرات تحریم در فضای ذهنی اقتصاد یا به تعبیری «فرا اقتصاد ایران» بودهاند. متأسفانه یکی از پاس گلهای دولت قبلی به دشمن نیز شرطیسازی اقتصاد ایران نسبت به لبخند و تلخند دشمن بود؛ خطایی راهبردی که اثرات و پیامدهای شومی همچون سقوط ۱۰ برابری ارزش پول ملی در دهه ۹۰ را در پی داشت.
کارشناسان حوزه اقتصادی براین باورند که اقتصاد به عنوان معادله بین طرف عرضه و تقاضا میتواند تحت تأثیر مؤلفههای ذهنی، شناختی و ادراکی در سطوح فردی و جمعی باشد. سادهترین مثال اثر تصویر اقتصاد بر واقعیت اقتصاد را میتوان در مفهوم «تورم انتظاری و انتظارات تورمی» دانست. بر اساس این مفهوم درک و استنباط کنشگران اقتصادی از معادلات اقتصادی آینده - که میتواند صحیح یا ناصحیح باشد - بر معادلات واقعی اقتصاد در زمان حال و آینده اثرگذار خواهد بود.
در شرایط کنونی نیز ما شاهد یک شکاف بین واقعیتهای اقتصاد ایران و تصویر آن و آینده اقتصاد ایران هستیم. آمارهای مراجع رسمی کشور میگوید دولت در سال ۱۴۰۲ توانسته است نرخ رشد نقدینگی را از ۳۳.۱ درصد در فروردین به ۲۴.۳ درصد در اسفندماه، تورم تولیدکننده را از ۴۴.۷ درصد به ۲۴.۵ درصد و تورم نقطه به نقطه مصرف کننده را از ۵۵.۵ درصد به ۳۲.۳ درصد کاهش دهد. در سال ۱۴۰۲، بر اساس برآورد بانک مرکزی، تراز تجاری برابر ۲۰.۵ میلیارد دلار مثبت بوده است. همچنین نرخ رشد اقتصاد برای سال۱۴۰۲ بیش از ۶ درصد بوده است. طبق گزارشهای بینالمللی، در سال گذشته میلادی، ایران بالاترین نرخ رشد اقتصادی را در منطقه داشته است. همچنین در سال ۱۴۰۲، معادل ۶۹ میلیارد دلار ارز کالاهای اساسی، مواد اولیه و تجهیزات سرمایهای با نرخ مصوب بموقع تأمین شده است که ۳۰ درصد بیشتر از متوسط آن طی۴ سال قبل بوده است. بخش عمده این ارزها به کالاهای سرمایهای و مواد اولیه کارخانجات تولیدی اختصاص یافته است.
با این حال شاید برای بخش عمدهای از نخبگان و مردم تصویر شرایط اقتصادی کشور چه در سال ۱۴۰۲ و چه سالجاری نه بر اساس آمارهای رسمی بلکه بر اساس ادراک برساخته در فضای رسانهای باشد و این احساس که با ریلگذاری جدید قطار پیشرفت حرکت خود را آرام آرام آغاز کرده است ایجاد نشده باشد؛ فضای رسانهای که بخش عمدهای از آن مملو از «دادههای تسلیحشده» از سوی دشمن در راستای ناامنسازی فضای اقتصادی و پمپاژ یأس و ناامیدی است.
البته پر واضح است که گزاره فوق به معنای گل و بلبل نشاندادن شرایط اقتصادی کشور یا اینکه تمام سیاستهای اقتصادی دولت به موفقیت رسیده است، نیست. به تعبیر دقیق یکی از مسئولان دولتی «آواربرداری از یک خرابی ۱۰ ساله کار آسانی نیست و زمانبر است» اما باید در کنار بهبود تدریجی شاخصهای اقتصاد واقعی ایران برای ترمیم تصویر اقتصاد ایران نیز چارهاندیشی کرد.
این موضوع جزو تذکرات اخیر رهبر معظم انقلاب به مسئولان نظام نیز بود؛ آنجایی که ایشان فرمودند: «انتظار مردم آن است که تصمیمها و اقدامهایی که مسئولین کشور در مسائل اقتصادی انجام میدهند، در زندگی آنها اثر محسوس و ملموس داشته باشد؛ این انتظار مردم است. کاری کنیم که این انتظار برآورده بشود؛ انتظار بجایی هم هست.»
در خصوص اینکه تصویر اقتصاد ایران به عنوان پایه اصلی ادراک و احساس مردم از فضای اقتصادی چگونه باید سامان یابد گفتنیهای بسیاری وجود دارد اما خلاصه اینکه در دو بعد سلبی و ایجابی، به صورت متمرکز و با وحدت فرماندهی باید روایتهای صحیح را تحکیم و روایتهای ناصحیح را متزلزل کرد. آنچه که راقم این سطور تلاش داشت در این مجال کوتاه بر آن تأکید کند آن بود که تصویر اقتصاد ایران میتواند الزاماً مطابق با واقعیتهای اقتصاد ایران نباشد و در مسیر جهش تولید میبایست این تصویر را به دور از پارازیتهای ارسالی دشمن و با استفاده از سیگنالهای بومی، هنرمندانه و باورپذیر در جامعه ترمیم کرد.
انتهای پیام